( تا قبل انتشار خوانده نشودD: )
دوست داشتم برگردیم به گذشته... زمانی که سر هر چیزی از خنده ریسه میرفتیم...زمانی که دست تو دست هم راه میرفتیم و به کسایی که بهمون میگفتن اسکل میخندیدیم... زمانی که کنار هم بودیم ... زمانی که خاطرات خوبو با هم ساختیم:)
خب... حدس بزن چی شده؟!
آرهههه ما قراره بازم سر هر چیزی از خنده ریسه بریم ، بازم کنار هم باشیم و بازم خاطرات خوبو با هم بسازیم تا وقتی که تک تک موهامون سفید شه و حتی قراره وقتی داریم نوه هامونو بزرگ میکنیم هم من بهت بگم هی رفیق تولد 90 سالگیت مبارک D: درست مثل الان که می خوام تولد 16 سالگیتو تبریک بگم^^ یوهوووو تولدت مبارککک^^
آرزو میکنم همیشه شاد باشی^^... عااام نه... این جوری که زندگی حال نمیده XD به جاش آرزو میکنم اگه یه زندگی پرفرازو نشیب داشتی بتونی به خوبی از پس مشکلات بر بیای و ته داستان زندگیت هپی اندینگ باشه ^^
هی ساعت رنده D:
00:00
زود باش یه آرزو کن^^
کاش کلمه های بهتری بزد بودم برای گفتم ممنون و دوستت دارم. ولی نه تنها نیستم بلکه اشک جلوی دیدنم رو هم گرفته .. و تو خوب میدونی من وقتی سر چیزی گریه میکنم یعنی برام خیلی مهمه. دوستت دارم. دوستت دارم. دوستت دارم. ممنون که توی همه ی این سالها و توی همه ی فراز و نشیب هام کنارم بودی. قرار بود کامنت ندیم ولی نمیتونم کامنت ندم. ولی تو میدونی من چی قراره بگم. تو منو میشناسی. بهش افتخار کن ادمای زیادی روی کره ی زمین نیستن که منو عمیقا میشناسن :»»» خیلی دوستت دارم و تو خودت این رو میدونی. وای کلمه هام تموم شدن. واقعن نمیدونم چطوری باید بهت بگم دوستت دارم. و ممنووونم. و راجب ارزو..؟ ارزو میکنم اون روز تو 90 سالگیم به امروز فکر کنم و بازم بهت بگم «یادته...؟». برام بمون رفیق.